تا که می آیی ...در و دیوار عاشق می شوند
ماهی و دریا و ماهی خوار عاشق می شوند
پیش پاهایت تمام کوه ها خم می شوند..
صخره ها و سنگ ها ، ناچار عاشق می شوند
برج ها روی تو را از دور می بینند و بعد...
ناگهان آوار در آوار، عاشق می شوند
ابر ها چشم تو را در آسمان تر می کنند
تپه ها ی پست و ناهموار ، عاشق می شوند
خوب می دانم ...نمی دانی چه زجری می کشند
آینه هایی که صدها بار عاشق می شوند
عیب از چشمان مردم نیست...باور کن عزیز
بی هوا...! تکرار در تکرار عاشق می شوند
چشم هایت را به جای چشم های ما ببین ....
پلک هارا روی هم بگذار عاشق می شوند
سید مهدی نژادهاشمی م- شوریده