saeedtag

دل نوشته ها مکانی برای آرامش

saeedtag

دل نوشته ها مکانی برای آرامش

آفتابگردان ترین

پس اگر بندگان من از من پرسیدند بگو من نزدیکم و دعای دعاکننده را می شنوم و اجابت می کنم (بقره - 186)
در شأن نزول این آیه شریفه، دو روایت رسیده است که اندکى با هم تفاوت دارند، امّا در اصل به یک حقیقت بازمى‏گردند:
1. مردى از خداجویان و خداپرستان به پیشگاه پیامبر (ص) شرفیاب شد و پرسید: اى پیامبر خدا! آیا خدا به ما نزدیک است و من مى‏توانم آهسته و آرام با او به نیایش و راز و نیاز بپردازم، یا دور است و ناگزیر باید با صداى بلند و رسا او را بخوانم؟
پیامبر گرامى (ص) لب به سخن نگشوده بود که این آیه شریفه بر قلب مصفّاى او فرود آمد و پاسخ آن انسان خداجو و همه خداجویان عصرها و نسلها را داد.
2. گروهى از خداجویان به حضور پیامبر (ص) شرفیاب شدند و پرسیدند: اى پیامبر خدا! شما که پیام‏آور خداوند و آموزگار ما هستى، به ما بگو که به‏هنگام نیایش و راز و نیاز، پروردگار خویش را چگونه بخوانیم؟ آهسته و نیایشگرانه یا با صداى رسا؟
و آنگاه بود که در پاسخ آنان، این آیه شریفه فرود آمد.


در این مورد، از پیامبر گرامى (ص) نقل کرده‏اند که فرمود:

«ما من مسلم دعااللّه بدعوةٍ لیس فیها قطیعة رحمٍ ولا اثمٍ الّا اعطاه‏اللّه بها احدى خصالٍ ثلاث: امّا اَنْ یعجّل دعوته؛ و امّا اَنْ یؤخّر له فى‏الآخرة؛ و امّا اَنْ یدفع من‏السّوء مثله.»
هر انسان توحیدگرایى خداى را بخواند، چنانچه در دعاى خویش قطع رحم یا گناهى نخواهد، آفریدگار هستى یکى از این سه نعمت را به او ارزانى مى‏دارد:
1. دعاى او بیدرنگ اجابت مى‏شود؛
2. در سراى آخرت به خواسته‏اش مى‏رسد.
3. درپرتو آن دعا و نیایش، رویداد تلخ و گرفتارى سختى که قرار بود برایش اتّفاق بیفتد، برطرف مى‏شود.


و نیز از آن حضرت روایت کرده‏اند که فرمود:

«... فانّى احبّ لاازال اسمع صوته...»
بسیار مى‏شود که بنده‏اى از بندگان خدا دعا مى‏کند و خواسته‏اى از بارگاه خدا مى‏خواهد؛ امّا بدان دلیل که آفریدگارش او را دوست دارد، به فرشته امین پیام مى‏دهد که در برآوردن خواسته بنده‏ام شتاب مکن، چرا که من دوست دارم هماره صداى نیایش او را بشنوم. و نیز چه بسیار اتّفاق مى‏افتد که بنده‏اى دعا مى‏کند و از آنجا که خداوند بر او خشم گرفته است، به فرشته امین دستور مى‏دهد که خواسته‏اش را برآورد، چرا که نمى‏خواهم صداى او را بشنوم.

همچنین از امیر مؤمنان (ع) نقل کرده‏اند که فرمود:

«ربّما اخّرت عن‏العبد اجابةالدّعا لیکون اعظم لأجرالسّائل...»
گاه براى آنکه پاداش دعا کننده پرشکوه‏تر شود و او بهتر و کاملتر به آرزوى خویش برسد، برآمدنِ خواسته‏اش به تأخیر مى‏افتد.


و نیز از «ابراهیم بن ادهم» - یکى از دانشوران مسلمان - پرسیدند: چرا هنگامى که دعا مى‏کنیم، خواسته‏هایمان برآورده نمى‏شود؟
و او پاسخ داد: بدان دلیل که شما مردم خداى را شناخته‏اید، با وجود این، فرمانش را در زندگى بکار نمى‏گیرید؛ به پیامبر ارادت دارید، امّا او را الگو و سرمشق زندگى خود قرار نمى‏دهید؛ قرآن را دریافت داشته‏اید، ولى مقرّراتش را اجرا نمى‏کنید؛ نعمتهاى رنگارنگ خدا را مى‏خورید، لکن سپاس ارزانى‏دارنده آنها را بجا نمى‏آورید؛ به بهشت اعتقاد دارید، بااینحال براى بدست‏آوردنش نمى‏کوشید؛ از آتش دوزخ آگاهید، مع‏الوصف براى نجات از آن تلاش نمى‏کنید؛ شیطان را شناخته‏اید، امّا با او کارزار نمى‏کنید بلکه مطیع او هستید...


می گویند دعا کننده، آنچنان مورد محبّت پروردگار قرار دارد که در این آیه، هفت مرتبه خداوند تعبیر خودم را براى لطف به او بکار برده است: اگر بندگان خودم درباره خودم پرسیدند، به آنان بگو: من خودم به آنان نزدیک هستم وهرگاه خودم را بخوانند، خودم دعاهاى آنان را مستجاب مى‏کنم، پس به خودم ایمان بیاورند ودعوت خودم را اجابت کنند. این ارتباط محبّت‏آمیز در صورتى است که انسان بخواهد با خداوند مناجات کند. 
دعا کردن، همراه وهمرنگ شدن با کلّ هستى است. طبق آیات قرآن، تمام هستى در تسبیح و قنوت هستند؛ «کلّ له قانتون» و تمام موجودات به درگاه او اظهار نیاز دارند؛ «یَسئله مَن فى السموات والارض» پس ما نیز از او درخواست کنیم تا وصله‏ى ناهمگون هستى نباشیم. 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد