خــــلاف آنچه صحبت کرده ای حیف مسلم شــــــــــد خیانت کرده ای حیف غــــــــــــرورم را شکستی بی تاسف مرا هم اشک حسرت کرده ای حیف تمـــــام قلب خــــــــــود را داده بودم به احساسم جسارت کـــرده ای حیف ســـــــــراپای وجودم عشق بود عشق به عشق من اهــــانت کرده ای حیف فریب حرفهـــــــایت بــــــــــاورم شد ریاکـــــــــارانه حیلت کرده ای حیف مــــــــــــــــرا با واژه های نا نجیبت گرفتــــــــــار حقارت کرده ای حیف وجودت را بـــــــه من تحمیل کردی وجودم را تو غارت کرده ای حیف دلـــــــــــــــــــــم را با تمام مهربانی پر از نفرین و نفرت کرده ای حیف تــــــــــــو از مردانگی بوئی نبردی به نامردی رفـــــاقت کرده ای حیف بــــــــــــرو دیگر برایم مرده ای تو کـــــه در حقم خیانت کرده ای حیف تو در هر بیت ایــــن شعر آمدی باز غزل را بی اصالت کرده ای حیف تو حتی از خدا شــــــــرمی نکردی که از شیطان اطاعت کرده ای حیف
سینا جان
ممنون که شعر بنده را اینجا نوشتی فکر کنم از سایت کلوب و یا فیس بوکم استخراج کرده ای و یا در روزنامه جام جم خوانده ای ولی به هر حال خوشحالم که طبع تورا اشباع کرده
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
سینا جان
ممنون که شعر بنده را اینجا نوشتی فکر کنم از سایت کلوب و یا فیس بوکم استخراج کرده ای و یا در روزنامه جام جم خوانده ای ولی به هر حال خوشحالم که طبع تورا اشباع کرده