saeedtag

دل نوشته ها مکانی برای آرامش

saeedtag

دل نوشته ها مکانی برای آرامش

گفت از فاحشه ها چرا دگر نمینویسی
باشد روی چشم

فاحشه سلام

فاحشه تو پدرت مریض بود
پدر من هم مریض بود

ولی خوب وضع مالی تو ضعیف بود و باعث شد تن فروشی کنی

خدا رو شکر ما انقدری داشت پدرم که محتاج دیگران نشود

فاحشه پدرم هفت روز است رفته

خدا پدر تو را هم آرامش دهد

فاحشه تو حتی مجبور بودی برای مراسم پدرت هم بفروشی


فلسفه خدا را نمیدانم ولی اگر من خدا بودم بعد مرگت تمام تن ات را نور میبخشیدم

چون که تو از وجودت برای پدرت گذاشتی

فاحشه بی پدری سخت است

ولی این مردم دیگر اعتقاد به یتیم ندارند اشک مریز!!!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد