saeedtag

دل نوشته ها مکانی برای آرامش

saeedtag

دل نوشته ها مکانی برای آرامش

مست مست

شبی در کنج میخانه گرفتم تیغ بر دستم
بگفتم خالقا یا رب تو فکر کردی که من مستم؟؟
کجایی تو؟؟ چه هستی تو؟؟ چه میخواهی تو از قلبم؟؟
تو از مستی چه میدانی؟؟ تو از قلبم چه میجویی؟؟
تو فرعون را خدا کردی تو شیرین را ز فرهادش جدا کردی
سپردی تیغ بر ظالم به مظلومان جفا کردی
به آن شیطان خونخوارت تو ظلم را عطا کردی
سپس گفتی مشو کافرتو فکر کردی که من مستم؟؟؟؟
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد