-
سکوت نشنیده
دوشنبه 8 آبانماه سال 1391 22:12
بعضی وقتا مجبوری تو فضای بغضت بخندی. دلت بگیره ولی دلگیری نکنی. شاکی بشی ولی شکایت نکنی . گریه کنی اما نذاری اشکات پیدا شن… خیلی چیزارو ببینی ولی ندیدش بگیری خیلی حرفارو بشنوی ولی نشنیده بگیری! خیلی هادلتو بشکنن و تو فقط سکوت کنی…
-
نقل قول
دوشنبه 8 آبانماه سال 1391 22:05
من به دنبال کسی می گردم اشک خود رابامن تقسیم کند.من ولی غنچه لبخند دلم را با او و دوتایی پس از آن یار و همراه نسیمی بشویم که تبسمهایش را با لطف به گلها می بخشد { افسانه}
-
تو استراحت کن
دوشنبه 8 آبانماه سال 1391 22:02
دمش گرم... باران را میگویم به شانه ام زد و گفت :خسته شدی... امروز را تو استراحت کن... من به جایت می بارم
-
آرزو
دوشنبه 8 آبانماه سال 1391 21:28
توبرمیگردی.... و زندگی را از جایی که.... پاره شده به هم می دوزیم در صندوق خاطره ها............. هنوز نخ برای بخیه زدن هست....!!
-
خدا
دوشنبه 8 آبانماه سال 1391 16:18
عجب صبری خدا دارد ! اگر من جای او بودم همان یک لحظه اول که اول ظلم را می دیدم از مخلوق بی وجدان جهان را با همه زیبایی و زشتی بروی یکدگر ویرانه میکردم . عجب صبری خدا دارد اگر من جای او بودم که در همسایه ی صدها گرسنه ، چند بزمی گرم عیش و نوش میدیدم نخستین نعره مستانه را خاموش آندم بر لب پیمانه میکردم.......
-
شراب
دوشنبه 8 آبانماه سال 1391 16:16
-
فاحشه
دوشنبه 8 آبانماه سال 1391 16:09
شیخ و فاحشه شیخی در نزدیکی مسجد زندگی میکرد. در خانه روبهرویش، یک فاحشه اقامت داشت. شیخ که میدید مردان زیادی به آن خانه رفتوآمد دارند، تصمیم گرفت با او صحبت کند. زن را سرزنش کرد: "تو بسیار گناهکاری. روز و شب به خدا بیاحترامی میکنی.چرا دست از این کار نمیکشی؟ چرا کمی به زندگی بعد از مرگت فکر...
-
گرگ
دوشنبه 8 آبانماه سال 1391 16:05
-
ما نمیشویم
دوشنبه 8 آبانماه سال 1391 15:54
به تو می اندیشم به تو و تندی طوفان نگاهت بر من به خود و عشق عمیقت در تن به تو و خاطره ها… که چرا هیچ زمانی من و تو ما نمی شویم…!!!
-
شاید فردا *********
دوشنبه 8 آبانماه سال 1391 13:12
امروز با هم بودن را تجربه میکنیم و شاید فردا به یاد هم بودن را ... پس امروز را بیا زیبا زندگی کنیم به حرمت خاطرات فردا ...
-
گرانی
دوشنبه 8 آبانماه سال 1391 12:16
شدیدترین عکس العمل مردم نسبت به گرانی .!!!!!! . . . . . . . . . . . . . . . . . ... دیدی چه همه چیز گرون شده ؟؟؟ آره .میبینی ؟؟؟ خدا لعنتشون کنه ... آره خدا لعنتشون کنه .خداحافظ
-
سفر عشق {آفتابگردان ترین }
دوشنبه 8 آبانماه سال 1391 11:50
اگر یک روز از زندگی من باقی مانده باشد ... راستی از کجا معلوم که همین امروز آن روز موعود نباشد؟! ... پس اعترافهای مهربانی را به فردایی که شاید هرگز نباشد شاید هرگز نبینیم شاید هرگز نیاید واگذار نکنیم ...
-
تورم
دوشنبه 8 آبانماه سال 1391 11:48
-
شاخه گلی
دوشنبه 8 آبانماه سال 1391 11:35
فراموش کن مسلسل را مرگ را و به ماجرای زنبوری بیاندیش که در میانه ی میدان مین به جستجوی شاخه گلی ست...
-
سیمین دانشور
دوشنبه 8 آبانماه سال 1391 10:46
من زنم به همان اندازه از هوا سهم میبرم که ریه های تو میبرد ، دردآور است که من آزاد نباشم تا تو به گناه نیافتی ، قوسهای بدنم بیشتر از افکارم به چشمهایت می آیند ! تاسف بار است که باید لباسهایم را به میزان ایمان تو تنظیم کنم ...
-
حکیمانه
دوشنبه 8 آبانماه سال 1391 10:38
بزرگترین پیشه یک زن، هدایت نمودن مرد به سمت روحش است، از اینرو او را با سرچشمه پیوند بدهد. پست ترین پیشه زن، گمراه کردن است، جدا ساختن مرد از روحش و ترک گفتن بدون مقصد او در سرگردانی. بزرگترین پیشه یک مرد، حفاظت کردن از زن است، از اینرو او بتواند بدون آسیب بر روی زمین قدم بردارد. پست ترین پیشه مرد، کمین کردن و تحمیل...
-
سفر عشق
دوشنبه 8 آبانماه سال 1391 10:31
اگر یک روز از زندگی من باقی مانده باشد از هر جای دنیا چمدان کوچکم را میبندم راه میافتم ایستگاه به ایستگاه… مرز به مرز… پیدایت میکنم ، کنارت مینشینم بهت میگم تا بی نهایت دوستت دارم…
-
به امید*******
دوشنبه 8 آبانماه سال 1391 10:30
تو میروی و من فقط نگاهت میکنم، تعجب نکن که چرا گریه نمیکنم، بی تو یک عمر فرصت برای گریستن دارم اما برای تماشا ی تو همین یک لحظه باقی است
-
هرچه هستم
دوشنبه 8 آبانماه سال 1391 10:28
اگر باران بودم ،آنقدر می باریدم تا غبار غم از دلت بردارم اگر اشک بودم ، مثل باران بهاری به پایت می گریستم اگر گل بودم شاخه ایی از وجودم را تقدیم وجود عزیزت میکردم اگر عشق بودم ،آهنگ دوست داشتن رابرایت می نواختم ولی افسوس که ... نه بارانم ،نه اشک ،نه گل و نه عشق اما هر چه هستم دوستت دارم
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 7 آبانماه سال 1391 16:32
-
گفتن
یکشنبه 7 آبانماه سال 1391 16:27
نیمی از جهان، افرادی هستند که چیزی برای گفتن دارند و نمی توانند بگویند؛ و نیم دیگر افرادی هستند که چیزی برای گفتن ندارند، ولی همیشه حرف میزنند.
-
روز پدر
یکشنبه 7 آبانماه سال 1391 15:56
در روز پدر بچه پولهای مچاله شده را جلوی فروشنده گذاشت وگفت واسه بابام یه کمربند بدید فروشنده گفت جنسش چی باشه پسر بچه گفت فرق نمیکنه فقط دردش کم باشه
-
***** نصیحتی زیبا از شکسپیر در مورد زندگی *****
یکشنبه 7 آبانماه سال 1391 15:54
من همیشه خوشحالم، می دانید چرا؟ برای اینکه از هیچکس برای چیزی انتظاری ندارم انتظارات همیشه صدمه زننده هستند زندگی کوتاه است .. پس به زندگی ات عشق بورز .. خوشحال باش .. و لبخند بزن .. فقط برای خودت زندگی کن و قبل از اینکه صحبت کنی » گوش کن قبل از اینکه بنویسی » فکر کن قبل از اینکه خرج کنی » درآمد داشته باش قبل از اینکه...
-
سجده
یکشنبه 7 آبانماه سال 1391 15:08
امشب آسمان بر خاک ایران سجده کرد شاهه ایران بر جهان شاهی بکرد کوروشا برخیز فردا روز توست تمام میهن امروز دلتنگه توست
-
دل من
یکشنبه 7 آبانماه سال 1391 14:52
دل من مَحکمه ایست که به من میگوید: همه را دوست بدار به همه خوبی کن، و اگر بد دیدی، دل به دریای محبت بزن و بخشش کن
-
رسم روزگار
یکشنبه 7 آبانماه سال 1391 11:30
روزگارا: تو اگر سخت به من می گیری، با خبر باش که پژمردن من آسان نیست، گرچه دلگیرتر از دیروزم، گر چه فردای غم انگیز مرا می خواند، لیک باور دارم دلخوشی ها کم نیست زندگی باید کرد...!
-
هدی
یکشنبه 7 آبانماه سال 1391 11:03
هنوز هم سادگی زیباترین رنگ دنیاست اگر "سادگی" را با "ساده لوحی" اشتباه نگیریم ... آفتابگردان
-
هدی
یکشنبه 7 آبانماه سال 1391 11:03
مراقب افکارت باش گفتارت می شود مراقب گفتارت باش کردارت می شود مراقب کردارت باش شخصیتت می شود مراقب شخصیتت باش سرنوشتت می شود ... از طرف هدی آفتابگردان
-
سادگی
شنبه 6 آبانماه سال 1391 11:07
-
موریس
شنبه 6 آبانماه سال 1391 09:17