saeedtag

دل نوشته ها مکانی برای آرامش

saeedtag

دل نوشته ها مکانی برای آرامش

گفتم

گفتم : تو ش‍‍‍‍یرین منی. گفتی : تو فرهـادی مگر؟

گفتم : خرابت می شـوم. گفتی : تو آبـادی مگـر؟

گفتم : ندادی دل به من. گفتی : تو جان دادی مگر؟
...


گفتم : ز کـویت مـی روم. گفتی :تو آزادی مگـر؟

گفتم : فراموشم مکن. گفتی : تو در یادی مگر؟
نظرات 1 + ارسال نظر
هدی سه‌شنبه 21 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 22:35 http://aftabgardantarin.blogfa.com

دو سال است که می دانم بی قراری چیست
درد چیست
مهربانی چیست
دو سال است که می دانم آواز چیست
راز چیست ....
چشمهای تو شناسنامه مرا عوض کردند
من دو ساله ام ....

هوای تو که به سرم می افتد ساده ترین چیزها هم بهانه می شوند تا از تو بنویسم...
وقتی از تو می نویسم گویی آسمان مهربانتر از همیشه به من می نگرد و زمین سبز می شود...
انگار نقاش طبیعت حتی در پاییز هم نقش بهار می زند ...
و چشمانم زیبا می شود...
وقتی که لبریز از تماشای تو باشد ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد