saeedtag

دل نوشته ها مکانی برای آرامش

saeedtag

دل نوشته ها مکانی برای آرامش

فیزیک

وقتی بچه بودیم زنگ یه خونه روکه می زدیم در نمیرفتیم،

 
 وای میستادیم تا صاحبخونه در رو باز کنه بعد قدم زنان از جلوش رد می شدیم!
 
اونم محاسبه می کرد با خودش می گفت: کسی که زنگ رو زده الان رسیده سر کوچه پس اینا نیستن!
 
از همون طفولیت علم فیزیکمون خوب بود
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد