saeedtag

دل نوشته ها مکانی برای آرامش

saeedtag

دل نوشته ها مکانی برای آرامش

شعر روباه و کلاغ به لهجه یک آبادانی

شعر روباه و کلاغ به لهجه یک آبادانی خوش ذوق:

زاغکی بر درخت نخلی فلافل میخورد
روباهی اومد و گفت: ها وولک چه بالی، چه دمی

عجب عینک ریبونی! مشکی رنگ عشقه
دمت گرم یه دهن سیمو بوخون

زاغ فلافل را گذاشت زیر بغلش و گفت:
دهنت سرویس مو خودوم کلاس سومم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد