سرکلاس دو خط سیاه موازی روی تخته کشید!! خط اولی به دومی گفت ما می توانیم زندگی خوبی
داشته باشیم ..!! دومی قلبش تپید و لرزان گفت : بهترین زندگی!!! در همان
زمان معلم بلند فریاد زد : " دو خط موازی هیچگاه به هم نمی رسند" و بچه ها
هم تکرار کردند:دو خط موازی هیچگاه به هم نمی رسند. خط اولی گفت می شنوی
اینها چه می گویند؟! می گویند ما به هم نمی رسیم! ولی من می گویم می رسیم
به شرطی که…
شرط عشق چه بود؟!
شرطش این بود که یکی اونقدر عاشق باشه که برای رسیدن به اون یکی بشکنه!